زمان تقریبی مطالعه: ۱۰ دقیقه
دنیای اینترنت پر است از حجم زیادی از اطلاعاتی که اگر ساختار نداشته باشند، پیدا کردن هیچچیزی در آن ممکن نیست. این موضوع در داخل خود وبسایتها نیز صادق است. وبسایتها و اپلیکیشنها اگر ساختار مناسبی نداشته باشند، استفاده از آنها تقریبا غیر ممکن است. البته خدا را شکر، اکثر وبسایتها و اپلیکیشنهایی که این روزها میشناسیم ساختار نسبتا مناسبی دارند و وجود این ساختار تصادفی نیست. طراحان تجربه کاربر و توسعهدهندگان محتوا اجزای محصول را بهصورتی کنار هم قرار میدهند که اکثر کاربرها بتوانند بهسادگی و بهسرعت به هدف خود برسند. علمی که به متخصصان کمک میکند که به محتوا ساختار ببخشند، طراحی معماری اطلاعات یا Information Architecture Design گفته میشود.
معرفی و تاریخچه معماری اطلاعات
به علم سازماندهی و ساختار بخشیدن به محتوای وبسایتها، اپلیکیشنها، شبکههای اجتماعی (و هر جایی که حاوی اطلاعات باشد) معماری اطلاعات گفته میشود. پدر این علم ریچارد ساول ورمن، گرافیست و معمار آمریکایی، است. طبق گفته ایشان، معماری اطلاعات یعنی تصمیمگیری درباره چگونگی قرار دادن بخشهای مختلف یک چیز کنار هم، بهصورتی که قابل فهم باشند.
هدف معماری اطلاعات این است که محتوا به صورتی سازماندهی شود که کاربرها به سادگی بتوانند عملکرد محصول را بفهمند و ،با حداقل تلاش، هر چیزی را که احتیاج دارند پیدا کنند. هنگامی که کاربر در حال استفاده از محصول است باید بداند کجا است، از کجا آمده است، چه امکاناتی دارد و به کجاها میتواند برود.
ساختارمند بودن محتوا به ۳ عامل مهم بستگی دارد. اولین آنها، که از اولیتهای معماری اطلاعات است، رضایت کاربر است؛ بههمین دلیل قبل از طراحی معماری اطلاعات باید نیازهای دقیق جامعه هدف را بدانیم. بعنوان مثال، در یک فروشگاه آنلاین، یک کاربر نوجوان که بهدنبال بازیهای کامپیوتری است، علاقهای به خرید یخچال ندارد و ما فقط باید کالاهای متناسب با نیازش را بهاو نشان دهیم. عامل دوم طراحی معماری اطلاعات، زمینه کسب و کار، یعنی همان نوع محصول و امکانات آن، است. نمیتوانیم برای یک فروشگاه اینترنتی و یک وبلاگ ساختار یکسانی در نظر بگیریم. عامل سوم خود محتوا است. اینکه چه محتوایی را به چه حجمی و چه حجمی ارائه میدهیم در طراحی معماری اطلاعات تاثیر زیادی دارد؛ بعنوان مثال، همه جزئیات محصولات را در لیست محصولات به کاربر نشان نمیدهیم و معمولا فقط به نام محصول و ۱ یا ۲ مورد دیگر اکتفا میکنیم.

شکل شماره ۱: عوامل تاثیرگذار در طراحی معماری اطلاعات.
نقش معماری اطلاعات در طراحی
معماری اطلاعات، مانند نقشه محصول است ساختار آن را شکل میدهد. اجزای بصری، عملکردها و امکانات، تعاملها و مسیرها باید همگی در معماری اطلاعات گنجانده شوند. بدون در نظر گرفتن معماری اطلاعات، طراحی بصری خوب و محتوای خوب قدرت تاثیرگذاری خود را از دست میدهد. محتوای بدون ساختار، مسیریابی داخل وبسایت یا اپلیکیشن را سخت و مبهم میکند و باعث القا شدن حس گمشدن به کاربر میشود. اگر اولین تعامل کاربر با محصول تجربه بدی را برای او رقم بزند، ممکن است تعامل دومی وجود نداشته باشد و او قید محصول را بزند. همه اینها دلایل کافی است برای اینکه همه طراحها با معماری اطلاعات آشنایی داشته باشند.
بسیاری از شرکتها و صاحبان کسب و کار از اهمیت معماری اطلاعات بیخبرند و آنرا بعنوان یک خروجی در نظر نمیگیرند و حاضر نیستند برای طراحی آن هزینه کنند. معماری اطلاعات خوب با احتمال بالایی مشکلات کاربردپذیری و حرکت بین بخشهای مختلف محصول را حل میکند و در نهایت باعث افزایش کیفیت میشود. پول و زمان حل این مشکلات بسیار بیشتر از هزینه بهبود معماری اطلاعات است.
طراحی معماری اطلاعات بخشی از وظایف یک طراح تجربه کاربر است. پس از آنکه محتوا، ویژگیها و امکانات محصول مشخص شد باید معماری اطلاعات طراحی شود تا یک نقشه خوب برای طراحی وایرفریم و تعاملات محصول داشته باشید.
روشهای مختلف طراحی معماری اطلاعات
طبق کتاب طراحی معماری اطلاعات برای وب، معماری اطلاعات را به ۴ روش میتوان طراحی نمود: سیستمهای مرتبسازی، برچسبزنی، مسیریابی و جستجو. در ادامه به معرفی این روشها میپردازیم.
سیستمهای مرتبسازی
سیستمهای مرتبسازی کار دستهبندی را انجام میدهند و به کاربر کمک میکنند بتواند محتوا یا امکاناتی را که نیاز دارد راحتتر پیدا کند. سیستمهای مرتبسازی ۳ دسته هستند: سیستمهای مرتبسازی سلسلهمراتبی، متوالی، ماتریکسی.
سیستمهای مرتبسازی سلسلهمراتبی: طبق قوانین گشتالت، اجزای صفحه بر اساس ساختاری که داخل آن قرار میگیرند میتوانند از هم تمایز داشته باشند؛ بعنوان مثال، اجزایی که در نزدیکی هم هستند یا شبیه هم هستند از دید کاربر در داخل یک گروه قرار میگیرند و از آنها انتظار رفتار یکسانی میرود. طبق این قوانین، اجزای مختلف صفحه میتوانند بر اساس رنگ، اندازه، کنتراست یا ترازبندی از هم تمایز پیدا کنند یا به هم شبیه باشند. اگر کاربر جایی از وبسایت روی متن آبی رنگ بتواند کلیک کند، انتظار دارد اگر در هر جای دیگری متن آبی رنگ دید بتواند روی آن کلیک کند.

شکل شماره ۲: سیستمهای مرتبسازی سلسلهمراتبی. وجود سلسلهمراتب باعث ایجاد یک درخت از اطلاعات میشود. در هر بخش، به بخش بالایی پدر و به بخشهای زیرین فرزند میگویند. بالاترین بخش ریشه نام دارد و پایینترین بخشها برگ نام دارند. در یک وبسایت، بخشهای منوی اصلی مانند خانه، محصولات، تماس با ما، ارتباط با ما اولین فرزندان هستند. ریشه در وبسایتها معمولا آدرس وبسایت است. البته یک تئوری دیگر این است که بخش خانه بعنوان ریشه در نظر گرفته شود و باقی بخشها (مانند محصولات، تماس با ما، ارتباط با ما) اولین فرزندان خانه باشند. اولین فرزندان ریشه که معمولا از داخل منو به آنها دسترسی وجود دارد، دارای مسیر مستقیم به یکدیگر هستند.
سیستمهای مرتبسازی متوالی: ساختار محصول باعث ایجاد مسیر بین بخشهای مختلف میگردد. برای اینکه کاربر به خواستهاش برسد باید مسیر مناسب را مرحله به مرحله طی کند. این کار یک سیستم مرتبسازی متوالی ایجاد میکند. نمونه بسیار معروف این سیستم، سبد خرید فروشگاههای آنلاین است. برای خرید آنلاین باید مسیری متوالی را طی کنید که شامل تایید یا تکمیل اطلاعات، مشخص کردن زمان دریافت و پرداخت هزینه کالا میشود.

شکل شماره ۳: سیستمهای مرتبسازی متوالی. در این سیستمها برای رسیدن از مبدا به مقصد، کاربر فقط میتواند از یک مسیر حرکت کند.
سیستمهای مرتبسازی ماتریکسی: در مسیریابی متوالی، کاربر صرفا در یک بعد (یک مسیر) حرکت میکند. در سیستمهای ماتریکسی اما عکس این قضیه اتفاق میافتد و کاربر میتواند بهدلخواه خود یک مسیر را از مبدا به مقصد انتخاب کند. بعنوان مثال، کاربر میتواند برای خرید یک لپتاپ کاربر مستقیم از داخل لیست محصولات یکی را انتخاب کند؛ یا اول برند مد نظرش را مشخص کند؛ یا اول بازه قیمتی مد نظرش را مشخص کند؛ یا هر دوی برند و بازه قیمتی را مشخص و سپس محصول را انتخاب کند. در واقع میتوان گفت که فیلترها نوعی از سیستمهای ماترکسی هستند.

شکل شماره ۴: سیستمهای مرتبسازی ماتریکسی. در این سیستمها کاربر میتواند برای رسیدن به هدف از مسیرهای مختلف حرکت کند.
بهغیر از ۳ سیستم معرفی شده، سیستمهای دیگری نیز وجود دارند. مانند مرتبسازی بر اساس الفبا، زمانبندی، موضوع و مخاطب.
سیستمهای برچسبگذاری
اگر اطلاعات زیادی را بدون اینکه عنوانی داشته باشند به کاربر نشان دهیم، برای فهم آن باید تک تک جزئیات را بخواند. همین مقاله را در نظر بگیرید. با یک نگاه به عناوین میتوانید کلیت محتوا را بفهمید. نشان دادن کوهی از اطلاعات به کاربرها میتواند آنها را گیج کند. سیستمهای برچسبگذاری مربوط به نمایش اطلاعات هستند. با برچسبگذاری اطلاعات میتوانیم حجم زیادی از محتوا را در چند کلمه خلاصه کنیم. معمولا برچسبگذاری پس از مرتبسازی صورت میگیرد. بعنوان مثال، پس از اینکه از مرتبسازی سلسلهمراتبی استفاده کردیم، برای هر بخش یک نام انتخاب میکنیم. فهرستها و منوها همگی بخشی از سیستم برچسبگذاری هستند.

شکل شماره ۴: سیستمهای برچسبگذاری. این سیستمها فهم بخشهای مختلف معماری اطلاعات در داخل یک صفحه و بین صفحات مختلف، با ارائه نام، سادهتر میکند.
سیستمهای مسیریابی
سیستمهای مسیریابی در معماری اطلاعات به مجموعهای از اعمال و تکنیکها گفته میشود که کاربر را راهنمایی میکنند و به آنها این امکان را میدهند که سریعتر به اهدافشان برسند. این سیستمها، چگونگی حرکت کاربرها را از بین اطلاعات مشخص میکند. یک نمونه از سیستمهای مسیریابی در شکل ۵ نشان داده شده است. هنگامی که کاربر در یک فروشگاه آنلاین در حال مشاهده اطلاعات یک محصول است، میتوانیم در همان صفحه، محصولات مشابه را نیز به او نشان دهیم تا او را سریعتر به چیزی که میخواهد برسانیم.

شکل شماره ۵: سیستمهای مسیریابی. در این سیستمها کاربر میتواند در صورت نرسیدن بههدف خود در بخش فعلی معماری اطلاعات، بهبخشهای دیگر هدایت شود.
سیستمهای جستجو
هنگامی که حجم اطلاعات بهقدری زیاد باشد که حتی با افزودن سلسلهمراتب، برچسبزنی و مسیریابی نیز کاربر نتواند بههدف مورد نظرش برسد، باید از سیستمهای جستجو استفاده کنیم. معمولا هنگام شروع به کار وبسایتها و اپلیکیشنها، با توجه به حجم پایین اطلاعات و همچنین محدود بودن تعداد بخشهای داخلی، نیازی به استفاده از سیستمهای جستجو نیست؛ با این وجود، در بسیاری از وبسایتها و اپلیکیشنها مشاهده میکنید که بهاشتباه از ویژگی جستجو استفاده میکنند که معمولا هم درست کار نمیکند. این موضوع را در نظر داشته باشید که صرف گذاشتن یک باکس جستجو، نمیتوانیم سیستم معماری اطلاعات جستجو داشته باشیم. این کار نیازمند وجود یک موتور جستجو است که شیوه کار کردن آن خارج این بحث میباشد.